معنی شکم تله - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

اسهال، دفع مدفوع به صورت شل و آبکی که منجر به کم شدن آب بدن می شود، هیضه، رانش، بیرون روه، تردّد، زحیر، شکم روش

(شِ کَ رَ وَ / رُ وِ)

شکم رو. شکم روش. اسهال. (یادداشت مؤلف). رجوع به مترادفات کلمه شود

(مُ کَ تَ لَ)

ناقه مکمتلهالخلق، شتر مادۀ درهم و گرداندام. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)

تله ی مخصوص شغال گیری

خار شتر، یکی از انواع گیاهانی که از آن عرق گیاهی تولید شود

تپه ای قدیمی در شمال گلوگاه بهشهر

شکمو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما